هیچکس نیست که فریاد پر از مهر تو را گرم پاسخ گوید
نیست یک تن که در راه غم آلوده ی عمر قدمی را محبت پوید
| |
تغییر پسورد یاهو از طریق یاهو مسنجر ممکن است شما نیز دوست داشته باشید پسورد ایمیل و آیدی خود را در سایت یاهو عوض کنید. این کار به چند طریق انجام میشود که تعدادی از آنها در ترفندستان معرفی شده است. از آنجا که کاربران یاهو مسنجر بسیار زیاد هستند این بار قصد داریم ترفندی را به شما معرفی کنیم که با استفاده از آن میتوانید پسورد یاهو خود را از طریق یاهو مسنجر تعویض نمایید. 1- با ID و پسورد خودتان در یاهو مسنجر لوگین شوید. 2- از منوی Messenger وارد قسمت Messenger Yahoo! Account Info شوید. Yahoo! Messenger در این حالت شما را به صفحه خاصی هدایت می کند . 3- در صفحه باز شده میبیاست مجددأ پسورد خود را وارد نمایید. 4- در صفحه باز شده بر روی عبارت آبی رنگ Change Password کلیک کنید. 5- حال پسورد قدیمی و سپس پسورد جدید خود را وارد کنید. 6- در پایان برای ثبت اطلاعات بر روی Save کلیک کنید. از این پس باید برای ورود به ID و ایمیل خود از پسورد جدید وارد شده استفاده کنید. |
غضنفر میره کارواش ازش می پرسن: پس ماشینت کو؟ میگه: نزدیک بود پیاده اومدم
غضنفر با آقای سیبیل میرن تو آسانسور نمیدونستن چی کار کنن همینطوری وا میستن. بعد 2 ساعت یه نفر میاد تو آسانسور دکمه رو میزنه آسانسورشروع به حرکت میکنه. غضنفر میگه برای سلامتی آقای راننده صلوات!
از غضنفر میپرسن اگه سردت بشه چیکار میکنی؟ میگه میرم بغل بخاری. میگن اگه خیلی سردت بشه چی؟ میگه می چسبم به بخاری.میگن اگه خیلی خیلی سردت بشه چی؟ میگه ایلده بخاری رو روشن میکنم.
غضنفر تا ده سال برای مادرش عزاداری و گریه میکرد . بهش گفتند : آخه چقدر گریه میکنی ، ده سال گذشته. گفت: "آخه هر وقت یادم میافته که موقع خاکسپاریش چه دست و پایی میزد جیگرم آتیش میگیره "!!!
غضنفر مادرزنش رو میبره دکتر، دکتره میپرسه: این بنده خدا چه بلایی سرش اومده؟ غضنفر میگه: زهر خورده. دکتره تعجب میکنه، میپرسه پس چرا سر و صورتش خونی مالیه؟! غضنفر میگه: آخه لامصب به زبون خوش که نمیخورد.
تو کیستی که من اینگونه بی تابم؟
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم
تو چیستی که من از موج هر تبسم تو
بسان قایق سر گشته روی گردابم
دنیا را بد ساخته اند کسی را که دوست داری تو را دوست نمی دارد
کسی که تو را دوست دارد تو دوستش نمی داری
اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد
به رسم و آیین هرگز به هم نمی رسند
و این رنج است. زندگی یعنی این ....
?دکتر علی شریعتی?
زندگی چون قفسی است
قفسی تنگ پر از تنهایی
و چه خوب است
لحظه ی غفلت آن زندانبان
بعد آن هم
پرواز....
وقتی که خوابی نیمه شب،تورا نگاه میکنم
زیبایی ات را با وقار،گاه اشتباه می کنم
از شرم سر انگشت من پیشانی ات تر می شود
عطر تنت می پیچد و دنیا معطر میشود
گیسوت تابی میخورد میلغزد از بازوی تو
از شانه جاری می شود چون آبشاری موی تو
چون برگ گل در بسترم میگسترانی بوی خود
من را نوازش میکنی بر مهربان زانوی خود
آسیمه می خیزم ز خواب،تو نیستی اما دگر
ای عشق من بی من کجا،تنها نرو من را ببر
من بی تو میمیرم نرو،من بی تو میمیرم بمان
با من بمان زین پس دگر،هر چه تو می گویی همان
در خواب آخرعشق من در برگ گل پیچیدمت
میخوابم ای زیباترین در خواب شاید دیدمت
فرستنده :نادونی