looooooooool

looool

looooooooool

looool

اگه بخونیدضرر نداره

انسان سه راه دارد: راه اول از اندیشه می‌گذرد، این والاترین راه است. راه دوم از تقلید می‌گذرد، این آسان‌ترین راه است. و راه سوم از تجربه می‌گذرد، این تلخ‌ترین راهاست.

جرمت مشخص نیست ولی حکمت اعدام چون اسر انگشتت رابروی یه قلب شکسته دیدند اری محکمی


بدون که بزرگترین اشتباه تجربه کردن را ،تجربه کردن است


«یک انسان با جراًت یک جمعیت است»


«تفکر انسان مانند یک چتر نجات می باشد یعنی تنها زمانی می تواند کار کند که باز باشد»


«از موفقیت های گذشته خود برای امروز استفاده کنید . شان و حرمت انسانی خود را فراموش نکنید . مشتاقانه به سوی هدف هایتان بروید . همه روزه بکوشید تا از خود انسان بهتری بسازید . هدف های واقع بینانه برای خود بر گزینید»


«بردباری به عنوان یاری کننده کافی است و اگر بردبار نیستی خود را به بردباری وادار کن»


«انسان هم میتونه دایره باشه هم یه خط راست. تو می خوای چی کار کنی؟ …تا ابد دور خودت بچرخی یا تا بی نهایت ادامه بدی؟»


تحول از خود انسان شروع می شود. انسان هر آنچه را می خواهد می تواند انجام دهد. هر روز باید تو بخواهی تا تغییر کنی. آینده غیر از گذشته است. آن چیزی که ما نمی توانیم در آینده تجسم کنیم قدرت خلاقیت است. یا باید به اینترنت روی آورید یا مضمحل شوید. قرار نیست ما با دیگران رقابت کنیم بلکه باید مشارکت کرد. با ید نوع نگرش به آینده عوض شود. میلیونر شدن به منش و رفتار و اخلاق می باشد. قرار نیست ما در آینده به سمت خدمات برویم خدمات باید به طرف ما بیاید. همیشه باید ماهیگیری را به دیگران یاد داد نه ماهی خوردن را.


این روزها

این روزها

این روزها همه از حرف می زنند. هر کس از چیزی
کسی از گرانی ناله می کند. دیگریاز حجاب
سیاست هم که بالاتر از هم باقیست. راستگویی در سیاست معنا ندارد. همه سخن می گویند. چهره هیچ کس مشخص نیست.
گاهی دوست وگاهی دشمن.
معمولا از همه طرف همه می کنند.
کافیست خوب بنگرید. بالا یا پائین. جلو یا پشت سر. چه کسی می داند؟
گاهی مفید بودن دیگر معنا پیدا نمی کند. یا همه مفیدند یا همه زیان آور. فکر می کردم بزرگ شدم.
ولی همیشه چیزی باعث دیده شدن واقعیت می شود. یک فیلم؟ یک رابطه؟ یک سخن؟
همیشه بر این باورم که یک شاگردم. شاگرد همیشه در پی یافتن تازگی های این سو و آن سو می رود.
ولی بد از روزی که این شاگرد تنبل باشد.
چه کسی به او اهمیت می دهد. وقتی کسی به خودش اهمیت نمی دهد چه انتظاریست که دیگران به او اهمیت دهند.
آه زندگی
به کدامین سو مرا می بری؟
می خواهی مرا برنجانی؟
شاعر شوم یا دزد؟
کودک شوم یا دروغگو؟
چه کنم که آنچه می خواهم از برای دیگران نیست.
من کسی نیستم جز یک زندگی. زندگی که دوست دارد تنها باشد. ولی چرا؟
هیچ کس جز خود او نمی داند ؟!

این روزها

این روزها

این روزها همه از حرف می زنند. هر کس از چیزی
کسی از گرانی ناله می کند. دیگریاز حجاب
سیاست هم که بالاتر از هم باقیست. راستگویی در سیاست معنا ندارد. همه سخن می گویند. چهره هیچ کس مشخص نیست.
گاهی دوست وگاهی دشمن.
معمولا از همه طرف همه می کنند.
کافیست خوب بنگرید. بالا یا پائین. جلو یا پشت سر. چه کسی می داند؟
گاهی مفید بودن دیگر معنا پیدا نمی کند. یا همه مفیدند یا همه زیان آور. فکر می کردم بزرگ شدم.
ولی همیشه چیزی باعث دیده شدن واقعیت می شود. یک فیلم؟ یک رابطه؟ یک سخن؟
همیشه بر این باورم که یک شاگردم. شاگرد همیشه در پی یافتن تازگی های این سو و آن سو می رود.
ولی بد از روزی که این شاگرد تنبل باشد.
چه کسی به او اهمیت می دهد. وقتی کسی به خودش اهمیت نمی دهد چه انتظاریست که دیگران به او اهمیت دهند.
آه زندگی
به کدامین سو مرا می بری؟
می خواهی مرا برنجانی؟
شاعر شوم یا دزد؟
کودک شوم یا دروغگو؟
چه کنم که آنچه می خواهم از برای دیگران نیست.
من کسی نیستم جز یک زندگی. زندگی که دوست دارد تنها باشد. ولی چرا؟
هیچ کس جز خود او نمی داند ؟!