looooooooool

looool

looooooooool

looool

رفتی

رفتی و با رفتنت کاخ دلم ویرانه شد ... من در این ویرانه ها احساس غربت میکنم /// غربت دیرینه ام را با تو قسمت میکنم ... تا ابد با درد و رنج خویش خلوت میکنم

؟

نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد.. نمی خواهم بدانم کوزه گر باخاک اندامم چه خواهد ساخت.. ولی بسیار مشتاقم که ازخاک گلویم سوتکی سازد..گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ وبازیگوش.. که او یکریز و پی درپی دم گرم خویش را در گلویم سخت بفشارد وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد.. بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را

شریعتی

نظرات 3 + ارسال نظر
امیر رضا چهارشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 15:49 http://Amir-neda.blogsky.com

salam khobi
mamnoom az nazaret mishe id u ro begiram byby

سیاوش چهارشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 23:44 http://faryadeasheghane.blogsky.com

متاسفانه خود باربد جان نیستند و این چند وقت من وبلاگش رو آپ می کنم
شما صبر کنید تا خودش بیاد و اگه صلاح دونست خودش شما رو لینک کنه
با تشکر
موفق باشید

من پنج‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 21:36 http://blue-stars.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد